بررسی تاثیر گناه بر معرفت از دیدتگاه علامه طباطبایی
پایان نامه
- دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده مجید عباسی
- استاد راهنما مرتضی میر باقری محمد جواد رضایی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1389
چکیده
مباحث معرفت شناسی در نیمه قرن بیستم به مباحث مربوط به معرفت گزاره ای اختصاص یافته است؛ معرفت شناسان این دوره ازمیان معانی لغوی یا کاربردهای متعدد واژه معرفت صرفاً معرفت گزاره ای یا همان باور صادق موجه را لحاظ می کنند و رویکرد معرفت شناسی فضیلت گرا یکی از جدیدترین رویکردها در باب مفاهیم اساسی معرفت شناسی نظیر موجه سازی است؛ ویژگی اساسی و مشخصه بنیادین این نظریه ها این است که موجه سازی و معرفت بر اساس ویژگی های اشخاص و توانایی های آن ها و نه ویژگی ها و قابلیت های باورها تحلیل می گردد، تا آنجا که در دسته ای از این نظریه ها ساختار موجه سازی یا معرفت بر فضیلت عقلانی با همان معنایی که از فضیلت در اخلاق سراغ داریم مبتنی می باشد. و درست در همین حوزه از معرفت شناسی معاصراست که مسأله تأثیر گناه بر معرفت به عنوان یک پرسش جدی پیش روی معرفت شناسان قرار دارد؛ یعنی: آیا گناه در فرآیند کسب معرفت تأثیر دارد؟ آیا شناخت یک انسان گناهکار با یک انسان بی گناه یا یک انسان بیشتر گناهکار و یک انسان کمتر گناهکار از مسئله واحد متفاوت است؟ آیا ساحت های ارادی؛ کرداری و کلامی انسان بر ساحت معرفتی_ شناختی انسان تأثیر گذاراست؟و سوالاتی از این دست؛ البته ریشه های این توجه دوباره به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی بر شناخت در آثار بسیاری از متفکران متجدد در غرب وجود دارد که به ترتیب تاریخی می توان از متفکرانی مثل: پولس قدیس، آگوستین قدیس، لوتر، کالون و کرکگور؛ هابز، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هر و مکینتایر نام برد، که به تأثیر گناه یا خطایی اخلاقی بر شناخت معتقد هستند؛ در میان متفکران مسلمان نیز، با توجه به آموزه های قرآنی و تعالیم عرفانی نظریه تاثیرگناه برمعرفت می تواند یک پیش فرض مسلم تلقی شود؛ اما آیا سیستم معرفتی متفکران مسلمان نیز مجالی برای این تأثیر و تأثر باقی می گذارد؟و آیا متفکران مسلمان برای دست یابی به معرفت تنها به کوشش و ریاضتی معرفتی، آن هم در چهارجوب نظریه معرفتی خود اکتفا می کنند؟
منابع مشابه
مبناشناسی معرفت دینی علامه طباطبایی
معرفت دینی شامل یافتههایی است که با فهم روشمند و پژوهش در منابع دینی حاصل میشود. این نوع معرفت مسبوق به مبانیای است که بر پایة آنها سیر علمی در فهم دین آغاز و تا حصول نتیجه دنبال میشود. علامۀ فقید طباطبایی براساس مبانی خاصی برای فهم صحیح و ضابطهمند دین، تلاش خویش را در این زمینه متمرکز میکند و برای ورود به عرصۀ فهم دین، پیشفرضهایی را مطرح میکند که فهم معارف دینی با گذر از آنها ممکن...
متن کاملتاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه استاد مطهری
مقاله پیش رو به بررسی متعلق تاثیر گناه بر معرفت و کیفیت تاثیرگذاری آن از منظر شهید مطهری میپردازد که امروزه به طور مستقل در معرفتشناسی مورد توجه قرار گرفته است. استاد مطهری به دلیل اهمیت ساحت عقیدتی در انسان، با محور قرار دادن آیات و روایات در آثار مختلف خود به این مسئله پرداخته است. میل به پذیرش عقاید تقلیدی، تاثیر غرور علمی بر عدم کسب معرفت، تاثیر مادیگرایی اخلاقی بر مادیگرایی اعتقادی از ...
متن کاملرویکرد علامه طباطبایی به مسئلة نسبیّت معرفت
هویت تحوّلی، پیوستگی درونی، وابستگی بیرونی و محدودیتهای روشی، چهار عامل اصلی نسبیت معرفت هستند. از نظر علامه طباطبایی، نسبیت معرفت با حقیقت علم و معرفت (واقعنمایی) سازگار نیست و سخن نسبیگرایان در تحلیل نهایی به سخن سوفسطائیان و انکار علم کشیده میشود. ازآنجاکه علامه بر فلسفه بهمثابة ابزار گفتگوی عقلی میان همة انسانها تأکید داشته و نقش برجستهای برای حس در فرآیند شناخت قائل هستند، نظریة معرف...
متن کاملموانع معرفت حقیقی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
این مقاله با محوریت موضوع موانع معرفت حقیقی از دیدگاه فیلسوف مسلمان علامه طباطبایی(ره) تدوین شده است و به بررسی و تبیین نظر ایشان در باره معرفت حقیقی و عوامل بازدارنده آن میپردازد. در نظر علامه، معرفت نسبت به اسماء و صفات الهی، معرفت حقیقی، و مایه سعادت و کمالِ آدمی است. در نظام معرفت شناختی علامه، حقیقت علم، امری وجودی است که از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان افاضه شده است و انسان به میزان اس...
متن کاملچگونگی امکان معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و کانت
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در کتاب دوران سازش، نقد عقل محض، کوشیده است شرایط امکان معرفت کلی و ضروری را بهدست دهد و بدین وسیله مرزهای دانستن را مشخص کند. از نظر کانت، حکم تألیفی پیشینی تنها زمانی امکان میپذیرد که صورتهای محض زمان و مکان تمثلات دادهشده را متعین کنند. او تلاش میکند نشان دهد که شرط حکم تجربی عینی، اطلاق صورتهای محض فاهمه یا مقولات بر شهودهایی است که به تعینات زمانی و مکانی متعی...
متن کاملبررسی تطبیقی معرفت نفس از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نفس شناسی از مبادی و مقدمات خداشناسی در معارف اسلامی است. دو تن از سلسله جنبانان حکمت متعالیه از قرن یازده و قرن چهارده، صدرالدین شیرازی و علّامه طباطبایی;، بر این باور تأکید خاص نموده اند. دو حکیم با وجود وحدت در هدفِ معرفتی رهیافتی متفاوت دارند؛ در اندیشة فلسفی ملاصدرا نفس خلّاق مثال و نمونه ای از خدای خالق است، اما علّامه طباطبایی شناخت نفس را شناخت موجود غیرمستقل و تعلقی و ربطی می داند که مقارن...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023